قدمت ابجد

از روايات وارده معلوم مي شود كه ابجد بسيار قديمي است و تعلق به عالم بالا دارد.

در كتاب «جَذَوات» مير داماد (قدس سره) اين حديث نبوي آمده است:

 تَعَلَّمُوا اَباجاد وَ تَفسيرها فَاِنَّ فيها الاعاجيب كلّها فَوَيلٌ لِعالِمٍ جَهِلَ اَباجادَ و تَفسيرَها.                          

[جذوات/ ص133،بحار/ج2/ص318]

«تفسير ابجد را بياموزيد كه همة معاني شگفت انگيز در آن است و واي به دانشمندي كه تفسير ابجد را نداند.»

و باز از نبي مكرم اسلام(ص) وارد شده است:

يا علي وَيلٌ لِعالِمٍ لايَعرِف تَفسيرَ اَبي جاد

 [همان و بحار/ج2/ص318]

 وَ اِنَّ عَليّاً (ع) كانَ يَعرِفُ الفِتَنَ مِن حمعسق   [همان]

و نيز در همان كتاب آمده است: اَلاَبجَدُ مَركُوزٌ في لُوحٍ مَحفُوظٍ «ابجد در لوح محفوظ ثبت شده است.»

علما و حكما و اصحاب حديث و فقهاي جميع فرق  و عامه اُمَم ـ باجمعهم ـ بر اعتبار حساب جُمَّل ـ به جيم مضمومه و ميم مشدّده مفتوحه ـ و مراتب اعداد حروف بيست و هشت گانه، به حسب آن حساب اجماع كرده اند.

در روايات مفسرين و محدثين، مستفيض است كه چون مقطعات حروف كريمة «الم» در صدر اولي الزهراوين تنزيل يافت، احبار يهود به خدمت اشرف سيد المرسلين (ص) شتافته، به موقف عرض رسانيدند كه: «كيف ندخل في دينٍ مُدّته احدي و سبعون سِنَة؟»

فتبسّم رسول الله(ص).

فقالوا: «فهل غيره»؟

فقال(ص): «المص» و «الر» و «المر»

فقالوا: «خلّطتَ علينا؛ فلا ندري بايها ناخذ»

قدمت ابجد.حروف الفبا.طلسم.دعا.گنج